خوشحالم که هنوزم دنیایم سرشار از عطر توست
این روزهایم در اختیار خودم نیست.یه روز کلی خبر بد میاید درست مثل دیروز. دوم خرداد! وسط این همه خبر بد یه اتفاق خوب شادم می کنه وغرق میشم در خوشی. اما دوباره یه خبر بد غافلگیرم می کنه. خلاصه در تلاش برای گذروندن این روزهایم هستم. حالا که در این لحظه ، خوب خوبم اومدم اینجا بنویسم . خوشحالم که امروز روز مادر و مادری دارم که تکه تو دنیا. شاید روزی خواننده این نوشته هایم باشه. مامان جان ممنون بابت تمام لحظاتی که تندی کردم و بخشیدی. لحظه هایی که خطامو دیدی و گذشتی و با نگاهت شرمنده ام کردی.ممنون به خاطر تک تک شبهایی که از فکر و خیال من و ما بی خوابی کشیدی و به رویمون نیاوردی.مرسی.ممنونم . که هر هیچی بگم از خوبی هایت کم گفتم و حتی ذره ای از زحماتتو نمی تونم جبران کنم. سپاس. همیشه و همیشه باشی و آراممان کنی که لحظه ای بی تو تاب نمیارم.
+ نوشته شده در سه شنبه سوم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 15:24 توسط ماهماهی
|